شما اینجا هستید:

یادت نره از ما مشاوره رایگان بگیری!!

فهرست مطالب

برای جذب مخاطب از چه تبلیغاتی استفاده کنیم؟

تبلیغات روشی برای تشویق مخاطبان جهت تصمیم گیری در مورد خرید یک محصول یا خدمات و انتقال اطلاعات به بینندگان است و به عنوان یک عنصر حیاتی و ضروری برای رشد کسب و کارها در نظر گرفته می شود در واقع هدف اصلی تبلیغات تأثیرگذاری بر رفتار خریدار است.


استفاده از تبلیغات در قرن بیستم به طور قابل توجهی افزایش یافت زیرا صنعتی شدن، عرضه محصولات تولیدی را گسترش داد. 
در اواخر دهه 80، تبلیغات به تلویزیون، رادیو، بیلبوردها و روزنامه ها محدود بود و در دوران مدرن، کسب و کارها به سمت تبلیغات دیجیتال متمایل شده اند. 
سرگرمی یکی از معیارهای اولیه برای ایجاد یک تبلیغ است و به عنوان ابزاری برای جلب توجه مشتریان، ماندگار شدن در ذهن مصرف کنندگان و افزایش اثر بخشی تبلیغات است به همین دلیل بسیاری از شرکت ها پول زیادی را برای ساختن تبلیغات اینچنینی سرمایه گذاری می کنند.


تبلیغات سرگرم کننده باعث می شود خریداران محصول را بپذیرند و مصرف کنند همچنین رضایت مشتریان را به طور مثبت
افزایش می دهد. در اين سبک تبلیغات بر خلاف نوع خبري كه بيننده را يك دريافت كننده اطلاعات مي داند، مخاطب مستقيما مورد خطاب قرار نمي گيرد، بلكه مفاهیم با زمينه اي سرگرم كننده و حتي طنزگونه و پس زمينه خبري و اطلاعاتي بازنمايي مي شوند. به گونه اي كه علاقه ما بيشتر معطوف به وجه سرگرمي آن ها است و به صورت ناخودآگاه پيام اصلي دريافت مي شود.
مخاطبان با این نوع تبلیغات ارتباط بهتری برقرار می کنند و گواه اين ادعا تعداد زیاد هواداران آن ها است كه به تقليد از نوع پوشش، كلام و … شخصيت هاي به کار رفته در آن ها مي پردازند و همان طور که میبینیم گروه های زیادی از اين علاقه خریداران استفاده كرده و از اين شخصيت هاي آشنا و دلپذير مردم براي جلب توجه و اثربخشي بيشتر استفاده مي كنند.


استفاده از طنز در طول تاریخ تبلیغات نتایج مثبتی را به همراه داشته است اما این مورد گاهی خطرناک است زیرا ممکن است تعداد زیادی از مردم با آن مفهوم ارتباط برقرار نکنند و حتی باعث آزار مصرف کنندگان شود و آنها را از خود دور کند. نمونه چنین اتفاقی در تاریخ مربوط به تبلیغات یک نوشیدنی انرژی زا در سال 1999 است که در این فیلم گروهی از مردان سفیدپوست یک دونده کنیایی پابرهنه و سیاه‌پوست را دنبال می‌کنند که بعداً بر خلاف میلش مورد مصرف مواد مخدر قرار گرفت و مجبور به پوشیدن یک جفت کفش دو شد. در نتیجه این تبلیغات خشم گسترده ای در میان سیاه پوستان ایجاد شد.
سرگرم کننده بودن لزوما به معنای تبلیغات طنز نیست و تبلیغات هیجان انگیز و احساسی را نیز می توان سرگرم کننده به حساب آورد.


اغلب خریدها بر اساس هیجان لحظه ای اتفاق می افتند و خیلی از افراد در همان لحظه خرید، کاملا مردد هستند که خرید خودشان را انجام دهند یا خیر.
گاهی هیجانی که ایجاد می‌شود باعث شده خرید را تا آخر پیش ببرند و انجام دهند؛ بنابراین این هیجان است که باعث می‌شود شخص با وجود تردیدش یک لحظه مصمم شود و خرید خود را انجام دهد
سه روش ایجاد هیجان در تبلیغات:

  • کاهش زمان رسیدن مخاطب به سود


اگر در تبلیغ به هر نحوی اشاره شود که می‌توانید در زمان بسیار کمی به مشتری سود برسانید، همین هیجان باعث می‌شود که بسیاری از مشتریان خرید خودشان را انجام دهند.
برای مثال شما به یک استودیو فیلمبرداری رفته‌اید و به شما قول می‌دهند در کمتر از سه ساعت خروجی فیلم را به‌صورت ویرایش شده به شما می‌دهند. هیجان ایجاد شده باعث می‌شود که افراد بیشتری به این استودیو فیلم‌برداری مراجعه کنند؛ و صاحب آن استودیو می‌تواند از این مورد برای مراجعه بیشتر مشتری ها استفاده کند. بنابراین بررسی کنید که در کدام بخش از کارتان می‌توانید زمان را در حدی کاهش دهید که مخاطب هیجان‌زده شود و بلافاصله خرید را انجام دهد.

 

  • ساخت تصویر مثبتی از آینده


اگر در تبلیغ فرد را به شرایط بعد از خرید ببرید و نشان دهید که در نهایت به چه چیز لذت‌بخشی می‌رسد و آن را تصویرسازی کنید، افراد زیادی دچار هیجان می‌شوند و حاضر می‌شوند از شما خرید کنند.
برای مثال دوربین عکاسی می‌فروشید. می‌توانید در تبلیغات خود از روش تصویرسازی آینده استفاده کنید؛ یعنی در تبلیغ بنویسید که اگر این دوربین را بخرید و خودتان نیز عکاس حرفه‌ای باشید، می‌توانید سال بعد در مسابقات بین‌المللی عکس، خودتان را روی
صحنه ببینید و مثلا مدال یا جایزه‌ای خاص را دریافت کنید. با این روش شخص را به آینده می‌برید و تصویر واضحی از آینده را به او نشان می‌دهید و همین هیجان باعث می‌شود که خرید خود را انجام دهد.  

  • تغییر شرایط سخت یا منفی مخاطب


نقطه الف شرایط کنونی فرد است و شاید شرایطی پایین‌تر از شرایط کنونی را بنویسید و حالت ب، حالت ایده‌آل شخص است.
فرض کنید کار شما آموزش بازاریابی اینترنتی است. می‌توانید بگویید «از کسی که اکانت ایمیل ندارد تبدیل شوید به کسی که هر روز سایتش فروش میلیونی دارد». درواقع ابتدا شرایط سطح پایینی را می‌گویید و سپس قول می‌دهید که مخاطب مورد نظر شما از این نقطه به کمک محصول شما می‌تواند به نقطه بسیار بالاتر و بهتری برسد.
بنابراین با بردن شخص از نقطه الف به نقطه ب یا از شرایط خیلی سطح پایین به  شرایط ایده‌آل، هیجان ایجاد می‌کنید و همین باعث می‌شود که شخص تصمیم بگیرد از شما خرید کند تا بتواند به نقطه ب برسد.

فهرست مطالب

نمونه کارها